افسردگی یک اختلال عاطفی و شایعترین اختلال در کل جهان میباشد. اهمیت پرداختن به موضوع افسردگی سبب شد تا در سال 2017، سازمان بهداشت جهانی، با شعار «بیا با هم حرف بزنیم» به اهمیت این اختلال و بحث پیرامون آن بپردازد. افسردگی علل مختلفی میتواند داشته باشد؛ از ژنتیک و بدتنظیمی نوروترنسمیترهای بدنی تا عوامل محیطی مانند سوگ، فقدان، شکست و... . افسردگی به طور همه جانبهای عملکردهای احساسی و تفکر فرد را تحت تاثیر قرار میدهد و با سرزنشگری خود، احساس عدم کنترل وقایع و پیامدهای مهم در زندگی فرد همراه است. طبق نظریهی معروف بک، افسردگی، باورهای منفی به خود، دنیا و آینده است. از علائم اساسی افسردگی میتوان به عدملذت بردن از فعالیتهایی که سابقاً لذتبخش بودند، بدخوابی یا پرخوابی، کماشتهایی، افت عملکردهای اجتماعی، شغلی، کاهش خُلق و در موارد شدیدتر به افکار خودکشی اشاره کرد.
ابزارهای بسیار معروفی مانند تست افسردگی بک برای سنجش افسردگی وجود دارد، اما «تست افسردگی گلدبرگ» برای سنجش سریعتر این اختلال بسیارکارآمد است. این آزمون (GDS) توسط ایوان گلدبرگ(Ivan Goldberg) (1972)؛ تهیه شده و دارای 18 ماده میباشد که بر اساس یک طیف لیکرت 6 گزینهای تنظیم شده است. شما میتوانید مکرراً این مقیاس را به کار گرفته و آن را برای پیگیری وضع روانیتان به صورت هفتگی استفاده کنید (ساعتچی و همکاران،1398).
این پرسشنامه برای استفادهی نوجوانان و بزرگسالان میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
از کاربردهای این مقیاس میتوان به سنجش شدت افسردگی در بیماران، تعیین وضعیت آشفتگی خلقی در افراد سالم، و تعیین میزان شیوع بیماریهای خلقی در جمعیت براساس نمرات بالاتر از نقطه برش به کار برد(گلدبرگ،1988).