سبک های فرزند پروری: انواع استراتژی ها و سبک های تربیت کودک کدامند؟
سبک های فرزند پروری چیستند؟ انواع استراتژیهای تربیت کودک کدامند؟ والدین از چه روشهایی برای تربیت کودکان خود باید اقدام کنند تا در آینده فرزندانی توسعه یافته همراه با سلامت جسم و روان داشته باشند؟
علیرغم اینکه رویکردها و نظریات متعددی در مورد فرزند پروری وجود دارد اما امروزه، بسیاری از والدین در تربیت کودکان، از راهبردهایی مانند روشهای والدین خود، آزمایش و خطا و همچنین روشهای مبتنی بر درک و منطق استفاده میکنند. این امر باعث شده است که برخی والدین نتوانند به نحو موثری نقش والدگری خود را بهخوبی ایفا کنند و همچنین کودکان دچار مشکلات عاطفی و رفتاری شوند.
این در حالی است که آگاهی از استراتژیها و سبک های فرزند پروری به شما کمک میکند به والدی تبدیل شوید که میخواهید و از سوی دیگر، فرزندان سالمتری نیز داشته باشند. در ادامه با موضوع استراتژیها و سبک های فرزند پروری با جزئیات بیشتری آشنا میشوید و میآموزید که استفاده از چه روشهایی میتواند به تربیت موثر کودکان، کمک بیشتری کند اما قبل از آن لازم است در مورد اهمیت این موضوع، بیشتر بدانید.
اهمیت آموزش والدین
باوجوداینکه امروزه، تغییرات بسیار زیادی در زمینه آموزش کودکان و نهادهای مسئول در این زمینه مشاهده میشود اما والدین همچنان بهعنوان مهمترین معلمان فرزندان شناخته میشوند و میتوانند تا حدود بسیار زیادی از طریق استراتژیها و سبکهای فرزند پروری خود، تعیینکننده آینده کودکان باشند. در ارتباط با اهمیت آموزش والدین، سه موضوع بیشتر از همه مورد تاکید قرار گرفته است که در ادامه با آنها آشنا میشوید.
بهبود مهارتهای والدین
وقتی بهعنوان والدین تحت آموزش قرار میگیرید شایستگی و توانایی شما در زمینه فرزند پروری افزایش مییابد و درنتیجه میتوانید از روشهای موثرتر و کارآمدتری در تربیت فرزندان خود استفاده کنید. از سوی دیگر، وقتی والدی سالم و موثر هستید میتوانید الگوی بسیار خوبی برای فرزندان خود باشید و به آنها از این طریق مهارتهای مهم زندگی را بیاموزید. بنابراین، هنگامیکه به اندازه کافی آموزش میبینید و از مهارت های فرزند پروری برخوردار هستید اعتمادبهنفس بیشتری در فرزند پروری پیدا میکنید و درنتیجه میتوانید والد بهتری باشید.
رشد سالمتر فرزندان
علاوه بر موضوع الگوسازی، شما با یادگیری مهارتها و سبک های فرزند پروری مناسب میتوانید به فرزندتان مهارتهای مختلف را بیاموزید. برای مثال، میتوانید مهارتهای بین فردی، مهارتهای مقابله با استرس، احترام به نیازهای خود و دیگران را به کودکان خود آموزش دهید و از این طریق موجب شوید که فرزندانتان رشد سالم را تجربه کنند و در بزرگسالی به افرادی شاد و موفق تبدیل شوند.
بهبود تعامل میان والدین و فرزندان
زمانی که از روشهای سالم و موثر فرزند پروری استفاده میکنید برای تربیت فرزندتان کمتر نیاز به استفاده از روشهای قهری خواهید داشت. درنتیجه این امر، رابطه شما و فرزندتان بهبود خواهد یافت و میتوانید تعاملات مثبتتری با یکدیگر داشته باشید. این امر باعث میشود کودک با شما همکاری بهتری داشته باشد، مهارتهای لازم برای زندگی را یاد بگیرد و درنتیجه کمتر دچار مشکلات رفتاری شود که این امر بهنوبه خود موجب میگردد رابطه شما و فرزندتان نیز بهتر شود.

تعریف تربیت کودک
پیش از اینکه بدانید روشهای موثر در تربیت کودک چیست، لازم است با مفهوم تربیت کودک بیشتر آشنا شوید. بسیاری از افراد تصور میکنند که تربیت کودک بیشتر به معنای تنبیه کودک است اما این مفهوم، معنایی مثبت و بسیار گسترده دارد و درواقع، شامل موارد زیر میشود:
• کمک به کودک در درونیسازی قوانین و اصول رفتار مناسب
• آموزش به کودک در مورد مهارتهای اجتماعی و نحوه برقراری ارتباط با دیگران
• استفاده از روشهای مثبت، منطقی و متناسب با سن کودک برای اصلاح رفتار او
• کمک به کودک در یادگیری خودکنترلی و نحوه مدیریت تکانهها
• ثبات در فرزندپروری همراه با انعطافپذیری
در خانوادههای سالم، والدین ثبات و درعینحال انعطافپذیری دارند؛ به این معنی که کودکان میتوانند با آنها در مورد قوانین چانهزنی کنند. ازآنجاییکه این والدین از استراتژیها و سبک های فرزند پروری سالم استفاده میکنند فضای سالمی را در خانه ایجاد میکنند که باعث رشد همه اعضای خانواده میشود.
راهکارهای موثر در تربیت کودک
همانطور که مطرح شد تربیت کودک به معنای استفاده از روشهای موثر و مثبت برای آموزش مهارتها به کودک و کمک به او در رشد سالم است. بر اساس مطالعاتی که انجام شده تربیت کودک شامل راهکارهایی است که استفاده از آنها به شما کمک میکند، فرزندی سالم، موفق و مستقل داشته باشید. در ادامه به برخی از این راهکارها که توسط متخصصان مطرح شده است پرداختهایم.
آگاه باشید که همه رویکردهای فرزندپروری مفیدند
در حال حاضر، رویکردها و روشهای فرزند پروری متفاوتی وجود دارند که برای آموزش استراتژیها و سبک های فرزند پروری طراحی شدهاند. این امر ممکن است باعث سردرگمی شما در مورد انتخاب روشهای مناسب فرزندپروری شود. بااینحال، لازم است بدانید همه این رویکردها، اهداف مشترکی دارند و با روشهای مختلفی میتوانند شما را به هدفتان که جامعهپذیری مناسب کودک است برسانند. بنابراین، مهم این است که خود شما کدامیک از روشها را ترجیح میدهید.
از تنبیه بدنی استفاده نکنید
مطالعات بارها نشان دادهاند که استفاده از تنبیه بدنی نهتنها نمیتواند رفتار مطلوب را به کودکان بیاموزد بلکه باعث میشود که عزتنفس و سلامت روان آنها آسیب ببیند و حتی از خشونت والدین خود الگو بگیرند. بسیاری از افرادی که در کودکی مورد تنبیه بدنی قرار گرفتهاند در بزرگسالی برای حل مسائل خود دست به خشونت میزنند و این مسئله باعث میشود در بسیاری از ابعاد زندگی با مشکل مواجه شوند. بنابراین، برای تربیت کودک بهجای تنبیه بدنی از روشهایی مثل تقویت مثبت، محرومسازی و غیره استفاده کنید.

احساسات و انگیزههای فرزندتان را درک کنید
برای اینکه بتوانید به فرزندتان در بروز احساسات و یادگیری مهارت حل مسئله کمک کنید، مهم است که سعی کنید احساسات پشت رفتار او را درک کنید و از این طریق به کودک کمک کنید که احساساتش را ابراز کند. برای مثال، وقتی فرزندتان بدرفتاری میکند بهجای اینکه رفتار او را بهعنوان حمله شخصی به خود ببینید احساسات پشت رفتار فرزندتان را کشف کنید و به او کمک کنید که این احساسات را تشخیص دهد و در مورد آنها حرف بزند. این کار باعث میشود که در مقابل بدرفتاری کودک، کمتر متوسل به روشهایی مثل داد زدن، کتک زدن و قهر کردن شوید.
به فرزندتان فرصت تفکر و انتخاب کردن بدهید
یکی از مهمترین مسئولیتهای شما بهعنوان والدین، پرورش استقلال و مسئولیتپذیری در کودک است. برای رسیدن به این هدف، مهم است که به کودک خود مسئولیت و حق انتخاب بدهید تا او بتواند متناسب با سن خود در برخی زمینهها تصمیم بگیرد. این امر باعث میشود که فرزندتان در بزرگسالی بتواند در فکر کردن و حل مسئله موفقتر عمل کند. اگر دائما بهجای کودک تصمیم بگیرید، از او فردی وابسته میسازید که نمیتواند از عهده مسئولیتهای خود بربیاید. همچنین، مهم است که به فرزندتان اجازه دهید پیامدهای مثبت و منفی رفتارش را ببیند و درنتیجه متوجه شود که مسئولیت انتخابهایش به عهده خود اوست.
به تفاوتهای فرزندتان احترام بگذارید
یکی دیگر از نکات بسیار مهم در ارتباط با فرزند پروری موفق، این موضوع است که چقدر به کودک اجازه میدهید خودش باشد و عقاید و نظرات خودش را داشته باشد. هرچقدر به فرزندتان کمک کنید که نظراتش را بیان کند و اصالت و ویژگیهای منحصربهفرد خودش را حفظ کند باعث میشوید که او به فردی سالمتر تبدیل شود. در مقابل، اگر انتظار داشته باشید که کودکتان مانند شما فکر و عمل کند باعث میشوید که او دائما برای کسب رضایت شما، خودش را تغییر دهد و پس از مدتی ازنظر عاطفی از شما فاصله بگیرد.
عزتنفس سالم را در فرزندتان پرورش دهید
برخی والدین برای اینکه رفتار مطلوب را به فرزندان خود بیاموزند از انتقال احساس گناه و شرم به کودکان خود استفاده میکنند. آنها فرزندان خود را بهشدت سرزنش میکنند و بهشدت خشک و انتقادگر هستند. این موضوع باعث میشود که در ذهن فرزندان این والدین، یک والد منتقد درونی شکل بگیرد و او دائما مانند والدینش، خود را سرزنش کند و درنهایت، به مشکلات سلامت روان دچار شود.
در مقابل، وقتی قوانینی منطقی، قابلمذاکره و انعطافپذیر در خانه ایجاد میکنید و به کودک احساس شرم و گناه نمیدهید باعث میشوید که عزتنفس سالم در او شکل بگیرد و بتواند بر اساس ساختارهای درونی سالم، رفتارهای مطلوب را انجام دهد.
محیطی پرورشدهنده را برای فرزندتان فراهم کنید
پرورش کودک به معنای دوست داشتن بیقیدوشرط او و فراهم کردن حمایت موردنیاز برای کودک است. دوست داشتن بیقیدوشرط به این معنی است که: «من تو را همانگونه که هستی دوست دارم.» این امر شامل دو مولفه مراقبت قاطع و مراقبت حمایتگر میشود. مراقبت قاطع به این معنی است که شما نیازهای کودک را تعیین میکنید و برای برآورده کردن آن نیازها اقدام کنید. مراقبت حمایتگر با بزرگتر شدن کودک ضروریتر میشود و به این معنی است که کودک کمکم میتواند انتخاب کند و مسئولیت بپذیرد و در این راه ممکن است به حمایت شما نیاز داشته باشد.

رویکردهای مرتبط با فرزندپروری
رویکردهای مختلفی در ارتباط با فرزند آوری و فرزند پروری و همچنین، سبک های فرزند پروری ایجاد شده است که هدف همه آنها یک هدف مشترک یعنی تربیت کودک است. شما با استفاده از این رویکردها میتوانید به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت در زمینه تربیت کودک دست پیدا کنید. اهداف کوتاهمدت به معنی بهبود رفتار کنونی کودک و کمک به او در انجام رفتار مناسب در محیطهای عمومی است. درحالیکه اهداف بلندمدت به معنی آموزش مهارتهای اساسی به فرزند برای آماده کردن او برای رسیدن به بزرگسالی است. در ادامه با برخی از این رویکردها و ویژگیهای آنها آشنا میشوید.
رویکرد رفتاری
رویکرد رفتاری بر این موضوع تاکید دارد که والدین میتوانند با تنظیم پاسخ خود نسبت به رفتار کودک، احتمال رخ دادن دوباره رفتار را افزایش یا کاهش دهند. بنابراین، ازنظر این رویکرد شما میتوانید با واکنشهای خود نسبت به رفتار فرزندتان، رفتارهای مطلوب او را تقویت کنید و در مقابل رفتارهای نامطلوب او را کاهش دهید. متخصصانی که رویکرد رفتاری دارند بر این باورند که کودک نحوه رفتار کردن را مانند خواندن میآموزد؛ بنابراین، میتوانید با استفاده از برخی روشها به کودک بیاموزید که چگونه رفتار کند. این روشها شامل موارد زیر میشوند:
• تقویت: تقویت برای افزایش رفتار مثبت توسط کودک انجام میشود و شامل دو نوع مثبت و منفی است. در تقویت مثبت از دادن پاداش برای تشویق کودک به انجام دوباره رفتار مطلوب استفاده میشود. در مقابل، در تقویت منفی، برای اینکه کودک تشویق به انجام دوباره رفتار مطلوب شود، محرکهای ناخوشایند برای او حذف میشود. بنابراین، برای اینکه کودک این محرکهای ناخوشایند را دوباره تجربه نکند رفتار خود را تغییر میدهد.
• خاموشی: برخی رفتارهای کودکان را میتوان با نادیده گرفتن یا بیتوجهی، حذف کرد یا به اصلاح آن را خاموش کرد. وقتی کودکان کاری نامطلوب انجام میدهند و از سوی شما توجه منفی یا مثبت دریافت میکنند تشویق میشوند که دوباره آن کار را انجام دهند. بنابراین، از دیدگاه رفتاری، برای اینکه بتوانید کودک را تشویق کنید که رفتار خوشایندش را متوقف کند به آن رفتار بیتوجهی کنید. یکی از موارد بسیار رایج در این مورد، نق زدن کودک است. هرچقدر شما این رفتار کودک را نادیده بگیرید، تکرار آن توسط کودک کمتر میشود.
• برنامه تقویت: دو نوع برنامه تقویت وجود دارد که یکی از آنها تقویت مداوم و دیگری تقویت متناوب است که متخصصان مطرح میکنند تقویت متناوب از تقویت مداوم موثرتر است. این برنامهها، بر اساس اینکه تقویت پس از چند بار تکرار رفتار و در چه فواصلی ارائه شود متفاوت هستند.

رویکرد یادگیری اجتماعی
در رویکرد یادگیری اجتماعی بر این موضوع تاکید میشود که انسانها از طریق یادگیری مشاهدهای و تقلید از دیگران، رفتارها، باورها و نگرشهای خود را شکل میدهند. از دیدگاه یادگیری اجتماعی، جامعهپذیری کودکان از طریق فرایند یادگیری مشاهدهای اتفاق میافتد. کودکان، دیگران و همچنین رسانهها را تماشا میکنند و بر همین اساس رفتار میکنند.
بنابراین، درصورتیکه میخواهید رفتارهای مثبت مانند به اشتراک گذاشتن وسایل خود با دیگران یا همکاری را در فرزندتان افزایش دهید مهم است که این رفتارها را خودتان انجام دهید یا برنامههای تلویزیونیای برای او بگذارید که در آنها این مهارتها به کودک نشان داده میشوند. از سوی دیگر، کودکان رفتارهای نامطلوب مانند خشونت یا پرخاشگری را نیز میتوانند از الگوهای نقش یاد بگیرند و آنها را انجام دهند. بنابراین، مهم است که الگوی مناسبی برای فرزندتان باشید و همچنین، بر برنامههایی که او در رسانهها مشاهده میکند نظارت داشته باشید.
رویکرد فرزند پروری مبتنی بر رابطه
یکی از شناختهشدهترین رویکردهای فرزند پروری مبتنی بر رابطه، رویکرد دموکراتیک است که توسط آلفرد آدلر شکل گرفت و توسط رودولف دریکورز ادامه پیدا کرد. در این رویکرد بر رابطه میان والد و کودک بهشدت تاکید میشود و اساس سلامت روان فرزندان رابطه میان آنها و والدین تلقی میگردد. همچنین در این رویکرد، تاکیدی زیادی نیز بر روی سیستم خانواده قرار دارد؛ به این معنی که روابط درون خانواده به الگویی برای تمام تعاملات اجتماعی فرزندان تبدیل میشود. سه روش اصلی فرزند پروری در رویکرد دموکراتیک عبارت است از:
• پیامدهای منطقی در برابر پیامدهای طبیعی: در رویکرد دموکراتیک تاکید بر استفاده از پیامدهای طبیعی رفتار است؛ به این معنی که کودکان یاد بگیرند رفتار آنها پیامدهایی به دنبال دارد و بر اساس آن لازم است نحوه رفتار خود را تنظیم کنند. برای مثال، کودک میداند اگر به بخاری دست بزند دستش میسوزد. این پیامد طبیعی رفتار اوست. بااینحال، در برخی موارد، پیامدهای طبیعی رفتار، خطرناک هستند. به همین دلیل، در این شرایط، استفاده از پیامدهای منطقی مطرح میشود.
• تشویق بهجای پاداش یا تنبیه: تشویق باعث میشود که کودکان انگیزه درونی برای اصلاح و تغییر پیدا کنند. درحالیکه پاداش و تنبیه، انگیزه بیرونی به کودک میدهند و بنابراین، دائمی نیستند. تشویق به این معنی است که قبل از اینکه کودک رفتاری را انجام دهد به او انگیزه بدهید اما پاداش یا تنبیه بعد از انجام رفتار توسط کودک، داده میشود. همچنین، تشویق فارغ از نتیجه و برای تلاش کودک صورت میگیرد اما پاداش و تنبیه متمرکز بر نتیجه است.
• شورای خانواده: تشکیل شورای خانواده یکی دیگر از روشهای فرزند پروری در رویکرد دموکراتیک است. شورای خانواده به این معناست که هرچند وقت یکبار جلساتی را در خانه با حضور همه اعضای خانواده تشکیل دهید که در آن، همه بتوانند نظرات خود را ابراز کنند. درنتیجه این کار، همه اعضای خانواده احساس میکنند که صدایشان شنیده میشود و میتوانند در تصمیمگیریها شرکت داشته باشند.

سبک های فرزند پروری
سبک های فرزند پروری به مجموعه رفتارها و نگرشهای والدین نسبت به تربیت کودک اشاره دارد. استراتژیها و سبک های فرزند پروری تاثیر بسیار زیادی در روی رفتار و رشد کودکان و همچنین نحوه تعامل آنها با دیگران دارد. در ادامه با سبک های فرزند پروری آشنا میشوید.
سبک فرزند پروری مستبدانه
سبک فرزندپروری مستبدانه شامل استفاده از روشهای سنتی برای تربیت کودک است. والدینی که از این سبک فرزند پروری استفاده میکنند بهشدت کنترلگر هستند و معمولا برای کنترل رفتار کودک از روشهای تنبیهی استفاده میکنند. آنها والدینی انتقادگر هستند و میخواهند فرزندانشان مطابق با انتظارات آنها رفتار کنند. سلامت روان و عزتنفس فرزندان این والدین، بهشدت آسیب میبیند، زیرا آنها دائما نگران تنبیه شدن هستند و برای جلوگیری از سرزنش شدن میخواهند انتظارات والدین خود را برآورده کنند.
سبک فرزند پروری سهلگیرانه
یکی دیگر از سبک های فرزند پروری، سبک فرزندپروری سهلگیرانه است که در آن کنترل بیشازحد کودک مشاهده نمیشود و والدین بر این باورند که بچهها باید خودکفا شوند و خودشان نحوه تنظیم رفتار را یاد بگیرند. در این سبک فرزندپروری، قانون و ساختار کمی وجود دارد و برای به دست آوردن همکاری کودکان، بهجای نمایش قدرت، بیشتر از دستکاری کودکان و استدلال کردن استفاده میشود.
فرزندان والدین سهلگیر اغلب تلاش میکنند از اشتباهات خود درس بگیرند و با توجه به پیامدها، رفتار مناسب را از نامناسب تشخیص دهند. بااینحال، برخلاف آنچه ممکن است تصور کنید، فرزندان این والدین معمولا افرادی متکیبهخود و دارای مهارت خودکنترلی نیستند.
سبک فرزند پروری مقتدرانه
در این سبک فرزندپروری، از ویژگیهای مثبت سبک های فرزندپروری مستبدانه و سهلگیرانه استفاده میشود. اگرچه در این سبک نیز بر این موضوع تاکید میشود که فرزندان باید مستقل شوند اما برای آنها ساختار و قانون نیز تعیین میگردد. برای مثال، در این سبک برای آموزش رفتار مناسب به کودکان، روشهایی مثل پیامدهای منطقی، تنبیههای مناسب و تشویق، مورداستفاده قرار میگیرند. فرزندان این والدین احساس میکنند شنیده و دیده میشوند و در بزرگسالی نیز معمولا افراد موفقتری هستند. آنها اغلب به افرادی خودکفا، علاقهمند به یادگیری و افرادی دارای خودکنترلی بالا تبدیل میشوند.
مدلهای ناسالم فرزند پروری
همه خانوادهها از استراتژیها و سبک های فرزند پروری سالم استفاده نمیکنند. برخی خانوادهها ناسالم هستند و تاثیر بسیار منفیای بر فرزندان میگذارند. برخی از این مدلهای ناسالم فرزندپروری در ادامه توضیح داده شدهاند.
والدین پرتوقع
والدین پرتوقع والدینی هستند که از میان سبک های فرزند پروری، سبک مستبدانه دارند. آنها از فرزندان خود توقع دارند که مطابق با انتظارات و استانداردهای آنها عمل کنند و همچنین فرزندانشان را بهعنوان کودکانی ناتوان و وابسته به خود میبینند. فرزندان این والدین نیاز بسیار بالایی به تایید والدین خود دارند و دچار درماندگی آموختهشده میشوند.

والدین منتقد
والدین منتقد بهشدت نسبت به فرزندان خود انتقادگر و قضاوت کننده هستند. هدف آنها به دست آوردن کنترل فرزندانشان است و برای این کار از دادن احساس گناه به کودکان خود نیز استفاده میکنند. کودکان این والدین در اغلب موارد، عزتنفس بسیار پایینی دارند و بهشدت نسبت به اشتباه کردن حساس هستند.
والدین بیشازحد حمایتگر
والدین بیشازحد حمایتگر، کودکان را بهعنوان افرادی بیعرضه میبینند و به همین دلیل همه ابعاد زندگی کودکان را کنترل میکنند و احساس مسئولیت بیشازحدی نسبت به زندگی فرزندانشان نشان میدهند. روانشناسان بر این باورند که این والدین، ترس عمیقی از رها شدن دارند.
والدین بیقید
این والدین ازنظر هیجانی از فرزندان خود فاصله میگیرند و معمولا نیز در کودکی، والدینشان به آنها عشق نورزیدهاند. اکثر والدین بیقید، والدینی افسرده، مبتلا به اختلالات روانی یا مبتلا به بیماریهای مزمن هستند و بنابراین، در اثر این مسئله، رفتار فرزندپروری آنها نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
والدین ناکارآمد
والدین ناکارآمد در پذیرش مسئولیت خود در قبال تربیت فرزندان خود ناتواناند. این والدین معمولا به اعتیاد یا بیماریهای مزمن دچار هستند. در این خانوادهها، معمولا کودکان مسئولیتهایی را میپذیرند که متناسب با سنشان نیست. برای مثال، کودک بزرگتر مسئول مراقبت از کودک کوچکتر میشود.
والدین آزارگر
والدین آزارگر والدینی هستند که از فرزندانشان ازنظر جسمی، روانی یا جنسی، سوءاستفاده میکنند. این والدین معمولا خودشان نیز در کودکی مورد آزار قرار گرفتهاند. زخمهای ناشی از کودکآزاری ممکن است هرگز خوب نشود یا مدتزمان زیادی برای بهبود نیاز داشته باشد.
درنهایت، آموزش والدین در ارتباط با استراتژیها و سبک های فرزند پروری به آنها کمک میکند که مهارتهای فرزند پروری خود را بهبود ببخشند، رابطه باکیفیتتری با فرزندان خود داشته باشند و فرزندانشان نیز کمتر دچار مشکلات سلامت روان شوند. برای اینکه بتوانید به این موارد دست پیدا کنید مهم است که از روشهای تربیت موثر کودکان مثل فراهم کردن محیط پرورشدهنده برای کودک، درک احساسات و تقویت استقلال او استفاده کنید. همچنین لازم است به سبک فرزندپروری خود توجه داشته باشید و سعی کنید والد مقتدری برای فرزندتان باشید.
شما چه تجربههایی در زمینه فرزند پروری دارید؟ فکر میکنید کدام یک از سبک های فرزند پروری اثربخشتر و کاراتر هستند؟ مهمترین اشتباهات والدین ایرانی در زمینه فرزند پروری چیستند؟ لطفاً نظرات و تجربیات خود را با سایر مخاطبان سلف آپ به اشتراک بگذارید؟
منبع:
Bigner, Jerry J._ Gerhardt, Clara - Parent-child relations _ an introduction to parenting-Pearson (2014)